بسم الله الرحمن الرحیم
حمد و سپاس و ستایش پروردگار بخشنده و مهربان را
حمد و سپاس خدایی را که بهترین دوست و وفادارترین یاور همه مخلوقات است. حمد و سپاس خدایی را که هرگز ظلم نمی کند ، هرگز خلف وعده نمی کند، هرگز ظلم نمی کند و اوست پادشاه عادل و مهربان و رئوف.
پاک است پروردگار من . او که مرا به راه درست و صواب رهنمون شد و مرا از تاریکی های غفلت و جهالت و نادانی نجات داد. پاک است پروردگار من که مرا از شر بلایا، گناهان و انسانهای ظالم در امان داشت و چتر رحمتش را در زندگی ام گستراند. پاک است پروردگار من که هر بار او را اطاعت کردم، با عطای نعمتهایش از کاری که به امید رحمت او کرده بودم از من تشکر کرد و گناهانم را بخشید . پاک است خداوند من که از سر لطف و رحمتش، عطایای بسیار عظیم را به اجر اعمالی که به عشقش در دنیا انجام دادم، برای آخرتم ذخیره نموده است. پاک است پروردگارم از کوچکترین ظلم و حق کشی. پاک است پروردگارم از آنچه به او نسبت می دهند.
ای یگانه بی همتا تویی همان که خلقم کرد، روزی ام داد، هدایتم کرد، از بلایا نجاتم داد و شر ظالمان را از زندگی ام دور کرد. تویی که هرگاه بر او توکل کردم، اموراتم را کفایت کرد و مشکلاتم را از طرقی که گمان نمیکردم حل نمود.
خالق مهربانم شهادت میدهم نیت تو از خلق ، رحم و مهر و عشق بود و رساندن انسانها به خوشبختی و سعادت . شهادت میدهم ما همواره در پرتو عشق و محبت و حمایت تو بوده ایم و خواهیم بود. شهادت میدهم به پاکی ات.شهادت میدهم به بخشندگی ات.شهادت میدهم به خیرخواهی ات برای بندگان.
هر کس معشوقی را میخواند و من تو را. مرا جز به سوی تو راهی نیست . ای خالق دو عالم قلب مرا راهی به خروج از عشق تو نیست. تا اوج خواهم آمد تا به تو برسم . زندگی ام گسترده به عشق توست. قلبم پر کشیده تا اوج وصال تو . محبوبم تو را صدا میزنم. هر کس هر معشوقی را صدا بزند من تو را تا ابد می خوانم. صدایت میزنم میخوانمت. ای ستودنی بی همتا. ای شایسته حمد. با تو دریافتم عشق را. با تو دریافتم سعادت را. با همه دهانها تو را میخوانم و با همه قلبها تو را می پرستم . عاشقها معشوقها را میخوانند، من تو را. فقط تو را.
مهربانم گاهی در زندگی ام با انسانهای مغرور و مستکبری برخورد می کنم که سر به طغیان برداشته اند و در شعله های شرارت و طمع می سوزند. وقتی آنان را می بینم ، نعمت بزرگی از نعمتهای خفیه تو را یاد می کنم. نعمت رهایی از دنیاپرستی و طمع را. وقتی انسانهای طماع را می بینم، میفهمم مشکلات و سختی هایی که در زندگی تجربه کردم، پرتو مهربانی خفیه تو بود که به واسطه آن از طمع و دنیا پرستی نجاتم میدادی. حالا که تکه های پازل زندگی ام را کامل تر می کنی، درمی یابم در مشکلات و فقرها چه نعمتهایی را برایم پنهان کرده بودی و از چه بلایا و عذابهایی نجاتم می دادی. خدایا شکرت. به خاطر رهایی ام از طمع ها و دنیا پرستی ها شکرت. به خاطر مشکلاتی که باعث شد نفسم رام شود و از استکبار و طغیان نجات پیدا کنم شکرت. از نجات یافتنم از دره ای که ظالمان و مستکبران در آن سقوط می کنند شکرت. از نجات یافتنم از قفس تنگ و تاریک هوای نفس و شهوات حرام سپاسگزارم. از نجات یافتنم از شعله های سوزان و تکاثر و تفاخر سپاس برای نعمتهایی که به من و پدر و مادرم و هم کیشانم عطا کردی سپاس.مهربانم به هر سو نگریستم رحمت و مهربانی تو را دیدم و بس
خدایا ظن من به تو این است که برای هر کاری که به عشق تو و به امید تو انجام دادم، بیش از ثروت تمام زمینرا به این بندهحقیرت عطا خواهی کرد. پروردگارم ظنم به تو این است که به ازای هر ثانیه که به نیت رضای تو به پدر و مادرم خدمت کردم، مرا میلیونها سال از نعمتهای والای بهشتی متنعم خواهی کرد و اجازه خواهی داد زیبایی ات را نظاره کنم. زیبای من ظنم به تو این است که از سر رحمتت، آنچه به خوبانت عطا کردی، به من هم عطا خواهی کرد. ظن من به تو این است که تو مرا محبوب و موفق و عزیز خواهی گرداند . پروردگارم ظنم به تو این است که مرا و والدینم را خواهی بخشید و از آتش دوزخ نجاتمان خواهی داد . ظن من به تو این است که آنطور که شایسته عظمت مهربانی ات است، با ما رفتار خواهی کرد نه آنچنان که ما لایق آنیم. ظن من به تو این است که تو از گناهان ما چشم پوشی خواهی کرد و بزرگترین آرزویمان یعنی زندگی ابدی در کنار رحمت و قرب خودت را به ما عطا خواهی کرد. ظن من به تو این است که تو حتما و قطعا به همه وعده هایت عمل خواهی کرد و ما را بر مستکبران پیروز خواهی کرد و ما را در زمین مکنت و خلافت عطا خواهی کرد.
ما همواره در سایه امنیت و عشق تو بوده ایم و بر سفره روزی تو روزی خورده ایم و روح و جسممان از طبابت و شفابخشی تو شفا یافته است. تسلیم توام. هرچه تو بفرمایی فرمانده . هر چه تو بگویی آقا . هرچه خودت امر کنی. امر امر توست . هرچه خودت بخواهی تسلیمم و راضی. ای فرمانده قلوب . ای فرمانده مهربان.
ای پادشاه مهربان عالم میدانم و مطمئنم که خواست تو بالاتر از اعمال نیک و بد ماست . اعمال بدمان را نسنج و حتی اعمال خوبمان را هم نسنج. مارا نه به اجر اعمال خوبمان که به اندازه لطف و رحمتت، نعمت و رحمت عطا کن. عملم کم و ناچیز و ناقص است و عملی ندارم که بر آن بنازم. که حتی اگر هم داشتم، هرگز بر آن توکل نمیکردم.بر رحمت و قدرت تو توکل کرده ام و می کنم.
خدایا واسطه هایت را برای عطای نعماتت تغییر میدهی. اما تو همان یگانه ابدی هستی که نعمت و روزی را مالکی. گاهی با واسطه پدر و مادرم روزی ام دادی، گاهی با واسطه دوستان و خویشان،گاهی با واسطه شغل،و گاهی با واسطه دست خودم. اما همه از توست. تویی که به دستم نیرو دادی . تویی که واسطه های روزی رابرانگیختی. تویی که عطا کردی. تنها توئی که همیشه کنارم بوده ای و هستی و خواهی بود. همه فانی اند و روزی می آیند و روزی می روند. و تو زنده و زوال ناپذیر و باقی هستی. برایت شریکی قائل نیستم . گردنم در برابرت کج و قدم در برابرت خمیده و دستانم در حضورت لرزان است و از تسلیم شدگان حقیر تو و عاشقان توام.
پروردگار بی نظیر من اگر بعد از مرگم فقط برای یک چیز دنیا دلم تنگ شود، فقط برای لحظه های خلوت عاشقانه ام با توست. برای آن لحظاتی که بر سرم منت گذاشتی فقط با تو باشم و به همه جذابیتهای دروغین دنیا پشت کنم و همه عشق قلبم برای تو باشد و از مهربانی و محبتت غرق لذت شوم. در قبر برای آن لحظات دنیا که خالصانه فقط تو را خواندم اشک خواهم ریخت . مولای من زندگی ابدی ام را به تو سپردم. همانطور که در این دنیای کوتاه محافظ و یاورم بودی، در ابدیت مراقب و یاورم باش. و نعم المولی و نعم النصیر. تو بهترین دوست من در دنیا بودی. در ابدیت هم دوست و یاوری جز خودت نمیخواهم. ای مهربان من
آقا جان دنبال بازوانی گشتم که به آنان تکیه کنم. تنها بازوان عالم که می توان بر آن تکیه کرد را بازوان تو یافتم. روی عشق هر کس حساب کردم، به من خیانت کرد. تو تنها کسی بودی که وقتی روی عشقت حساب کردم، کوچکترین خیانتی نکردی و با عشق و وفای بیشتر پاسخم دادی. خدایا تو رفیق منی.تو بهترین کسی هستی که می شود به او اعتماد کرد. تو آن کسی هستی که قابل اعتمادی و محافظ مهربان و یاور حقیقی . تو آن کسی هستی که با سجده در برابر عظمتش به عزت رسیدم و از ذلت رهایی پیدا کردم. دوباره از همه کس به سوی تو بازمیگردم. دوباره از همه جا به سوی کوی تو بازمیگردم. دوباره آمدم یا ارحم الراحمین. شهادت میدهم که تو نعمتهایت را در دنیا بر من تمام کردی. نه آن نعمتهای ظاهری و زوال پذیر از زرق و برق دنیا را ، بلکه نعمت های حقیقی از جمله قرب خودت، رهایی از دنیا و طلب آخرت، ذکر و ستایش خودت، رضا و تسلیم و آرامش را. خودم میدانم به چه عظمتی نعمتهایت را بر من تمام کردی. سپاس. تو وکیل من باش برای نجات یافتنم از خدعه شیاطین. تو وکیل من باش برای نجات یافتنم از رذائل اخلاقی و گناهان درونی. تو وکیل من باش برای پوشاندن گناهانم. تو وکیل من باش برای نجاتم از جهنم. خالق من تو وکیلم باش . من به تو وکالت تام میدهم که از هر راهی که خودت میدانی مرا به قرب و رضای خودت برسانی و مرا داخل بردگان و بندگانت بپذیری. بر تو تکیه کردم. نجاتم بده. ای که بزرگترینها برای نجات یافتن از بزرگترین مشکلات تنها بر تو توکل کردند و تو همه بارها را از دوششان برداشتی و نجاتشان دادی.
محبوب خوبم تو رفیق منی و گمان من به مهربانی تو اینست که تو هم مرا رفیق خود میدانی. خدایا نگذار رفیقت طعمه شیطان شود. میدانم مثل همیشه که هرچه من به تو بدی کردم، تو به من بازهم نیکی و احسان کردی، باز هم بهمن احسان خواهی کرد . باز هم بدی هایم را نادیده خواهی گرفت. باز هم زشتی هایم را خواهی پوشاند. بارها آزمایشم کردی تا عشقم بهخودت را بسنجی و من هر بار با جهل و ظلم رفتار کردم . اما تو هر بار مرا بخشیدی و باز از عقوبتها نجاتم دادی و دوباره عشق را برایم معنی کردی.
ای معشوق ابدی من دوباره امانت عشقت را بر دوشم بگذار. میدانم در این امانتداری ظالم بوده ام. میدانم در درک عظمت امانت عشق تو جاهل بوده ام. اما اگر بارها و بارها دوباره این امانت را به من عرضه کنی، هر بار دوباره آن را خواهم پذیرفت. حتی اگر می توانستم امانت عشق تو را بازگردانم، که نمیتوانم، هرگز این کار را نمیکردم. خدایا خودت دلیلش را میدانی.من از عشق تو نمیگذرم. من از به دست آوردن تو نمیگذرم. من از تلاش برای اینکه تو را عاشق خود کنم، نمیگذرم. مرا ببخش من بی ادبم و گستاخ. اما مگر خودت نفرمودی باید به تو برترین ظن و گمان داشت. ظن من به تو این است که مرا خواهی بخشید . خدایا ظن من به تو این است که تو هم مرا دوست داری. دوباره با تمام ظلم و جهلم ، امانت عشقت را بر دوش میگیرم. کدام بنده ای توانسته بدون یاری و کمک تو مهربان ، ذره شنی را از جای بلند کند؟ من در ادای این امانت نه بر تلاش خودم تکیه می کنم و نه بر هیچ کس جز تو. خودت امانتی را که از تو پذیرفتم، امانتداری کن. من نمیتوانم. نمیدانم. ظالمم. جاهلم. اما از عشق تو نمیگذرم.من از هرچه بگذرم، از به دست آوردن تو نمی گذرم. امانت عشقت را بر دوشم بگذار . عشقت را بر دوشم بگذار. خدایا میخواهمت ممنونم که مرا به این دنیا آوردی که با جلوه آیات رحمتت مرا عاشق خود کنی و مرا در عشق خودت بسوزانی.خدایا میدانم. گمانم درست است. تو هم مرا دوست داریچقدر بیشتر جذبت میشوم وقتی غلبه و قدرتت را بر خودم می بینم. وقتی دعایم را اجابت می کنی عاشقت میشوم اما وقتی گاهی دعایم را اجابت هم نمی کنی، صفت غلبه و قدرتت عاشق ترم می کند. از اینکه می بینم هرکاری دلت بخواهد انجام میدهی عاشقترت میشوم. از اینکه می بینم به من گناهکار رحم می کنی، عاشقت می شوم. از اینکه می بینم چگونه ظالمان و مان را به زیر می کشی عاشقت می شوم. از اقتدارت عاشقت شدم. از مهربانی ات عاشقت شدم. از زیبایی ات عاشقت شدم.آنگاه که از سر رحمت و فضلت عزتم میدهی دلم برایت می رود و آنگاه هم که از سر گناهانم خوارم می کنی، از اقتدار و چیرگی ات و عجزم در برابرت، قلبم برایت میلرزد. معشوقم مست و خراب توام. آن وقتهایی که به دلیل گناهانم حس می کنم تنهایم گذاشته ای هرچند که میدانم همان موقع هم مراقب و محافظ و نگهدارمی، دلم چقدر بی تو بیقرار و مضطرب و آشفته است . من بارها دلم را آزمودم. دلم در جایی جز برای تو بند نمی شود. گلویم برای کسی جز تو گیر نمی کند. قلبم برای عشقی جز عشق تو اسیر نمی شود.
از باده هم نشینی با تو مست و حیرانم.
مست زیبایی توام.
مست عشق توام.
یا ارحم الراحمین.
متن کامل کتاب عظمت خدای مهربان راز خوشبختی و قدرت در وبلاگ زیر قرار داده شده است:
http://azemate-khodaye-mehraban.blogfa.com/
نسخه pdf تصحیح شده رو از آدرس زیر می تونید دانلود کنید:
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم........
عظمت پشتیبانی و یاری الهی را با بند بند وجودت باور کن.
آنگاه که دلت اسیر عادل ترین و خوب ترین شد، دیگر در بند معشوق های دروغین حقیر و ظالم دنیا نمی افتد...
تو ,مرا ,عشق ,خواهی ,هم ,ای ,به تو ,تو را ,که به ,خواهی کرد ,است که
درباره این سایت